ایمان چیست؟ اگر معتقد باشیم که ما موجوداتی هوشمند و منطقی هستیم ، نمی توانیم محصول شانس یا اتفاق باشیم و باید نتیجه یک خالق باهوش باشیم! "شما درختان را از طریق میوه هایشان خواهید شناخت. آیا انگور را از خار یا انجیر از علف هرز و خس میچینند ؟" (متی 7:16). دکتر کارل یونگ ، پیشگام روانکاوی در همه زمان ها ، ایمان را به عنوان ادغام و یکپارچگی خودآگاه و ناخودآگاه توصیف می کند به گونه ای که ایگو یا منیت یا ذهن انسان از کهن الگوی خویشتن یا خویشتن حقیقی در قلب یا در ناخودآگاه جمعی همه انسان ها اطاعت می کند و دکتر کارل یونگ می گوید که عیسی مسیح مظهر واقعی این خویشتن حقیقی درون همه انسان ها در دنیای واقعی است و دلیل اینکه میلیاردها انسان مسیح را دوست دارند این است که آنها به صورت ناخودآگاه شخصیتی که در نهایت می خواهند تا شبیه اش باشند را در مسیح میبینند. به گفته خود دکتر کارل یونگ: "عیسی مسیح نمایانگر کلیتی از یک نوع الهی یا آسمانی است ، یک مرد جلال یافته و با شکوه ، پسر خدا." اما چرا اینطور است؟
اولاً ، ایمان به معنای اولویت قرار دادن خدا / عشق در همه شرایط است و باید بدانیم که ایمان چیزی فقط برای روزهای خاص یا مکان های خاص نیست ... ایمان نه تنها برای داشتن زندگی خوب و شادی، بلکه بیشتر برای مواقعی است که هیچ چیز درست به نظر نمی رسد و همه چیز در زندگی تاریک به نظر می رسد! اما از آنجا که ایمان به معنای اولویت دادن به خدا / عشق در همه شرایط است ، یک انسان مومن هرگز به خاطر منافع منیت خود یا منافع خود کوچکش به خدا/عشق خیانت نخواهد کرد ، حتی اگر به دلیل اعتقاد به خدای مهربان بمیرد ، یک انسان مومن دست از ایمان به خدای عاشق برنمیدارد! اما چرا عیسی نمونه کامل انسان شکوهمند و جلال داده شده ، خدا به شکل انسانی ، با ایمان ترین انسان و دقیق ترین تصویر از خدا است؟ دلیل آن این است که عیسی گناه نکرد ، اما او را شکنجه کردند ، به صلیب کشیدند و مرد ، اما هرگز از ایمان به خدای مهربان دست بر نداشت و حتی برای دشمنانش دعا کرد! عیسی هر آنچه را تعلیم داد انجام داد و مرگ را فتح كرد و به ما گفت: "نترسید!". همانطور که یونگ می گوید ایمان ادغام ناخودآگاه و خودآگاه است و در روندی اتفاق می افتد که به آن فردی سازی گفته می شود و یونگ می گوید: "اگر خدا بخواهد به عنوان یك انسان متولد شود و بشر را در مشاركت و پیروی از روح مقدس متحد كند ، عذاب وحشتناكی را متحمل می شود كه مجبور است دنیا را در واقعیت دنیا تحمل كند. این یک اصل مهم است ، او خودش صلیب خودش است. دنیا رنج خداوند است و هر انسانی که آرزو دارد حتی به تمامیت خود نزدیک شود ، به خوبی می داند که این به معنای تحمل صلیب خودش است. اما وعده ابدی برای کسی که صلیب خود را یدک می کشد ، روح مقدس است. تصویر خدا توسط فرود مسیح به جهنم در مصلوب شدن از بین نرفت ، بلکه فقط آسیب دیده و تغییر شکل داد و دوباره توانست از طریق لطف خدا بازیابی شود. این یکپارچگی با فرود آمدن روح مسیح به جهنم نشان داده می شود ، کاری به خاطر رستگاری که در آن مسیح حتی مردگان را نیز در آغوش می گیرد. از آنجا که مسیح بسیار کامل و فداکارانه زندگی کرده بود ، با رستاخیز شدن بدنش از مرگ، پیروز شد. معادل روانشناختی و روانکاوانه این واقعه و یکپارچگی، یکپارچه شدن ناخودآگاه جمعی است که بخشی اساسی از فرآیند خودشناسی را تشکیل می دهد." اگر ما واقعاً خدا را دوست داریم و به قدرت مطلق او و فعالیت و کارهای او اعتماد داریم ، باید همیشه به خدا ایمان داشته باشیم و از عیسی مسیح در همه شرایط الگو بگیریم. عیسی نه تنها داشتن شادی از خدا، بلکه وفادار ماندن به خدا حتی در بدترین شرایط است! ایثار نهایی! هر کدام از ما بهترین دوست و بدترین دشمن خود هستیم! فقط کسی که کاملاً مانند عیسی مسیح بتواند Ego و منیت انسانی خودش را رها کند، می تواند همه چیز را مانند عیسی مسیح داشته باشد! به آن می گویند شریک شدن در فرزندی مسیح! غسل تعمید نیز همان معنای اطاعت از خدا ، مسیح در خود ماست که خویشتن حقیقی ماست ، به جای اطاعت از خودخواهی ما! به همین دلیل است که می گوییم ، من شیطان را رد می کنم ، از فریب و فساد شر، شانه خالی می کنم ، از گناهان توبه می کنم و به مسیح روی می آورم ، تسلیم می شوم و به مسیح می آیم!هر زمان که می بینیم کسی در زندگی روزمره ما به کمک ما احتیاج دارد ، این فرصتی است که او را دوست داشته و مسیح را در او ببینیم! در هر زمان ما به جای اینکه شخصی را دوست داشته باشیم قضاوت کنیم ، در واقع در آن صورت خودخواهی خود را به جای مسیح انتخاب می کنیم! عیسی تنها فرزند طبیعی از روح القدوس و پسر خدا بود ، اما این بدان معنا نیست که شما فرزند خدا نیستید! خدا از طریق رح القدوس انسان شد و به واسطه عیسی مسیح، راه سهیم شدن در پسرانگی او را به ما با نمونه کاملی نشان داد و به ما نشان داد که چگونه باید همزمان هم الهی و هم انسانی باشیم! این بسیار ناعادلانه است که بگوییم: "عیسی متفاوت بود و نیازی نیست که خود را نظم دهیم و خود را جدی بگیریم!" خدا ما را جدی گرفت که عیسی برای ما فداکاری کرد، چرا ما نباید تلاش خود را برای اتحاد با مسیح انجام دهیم؟ ما نباید عیسی را بی ربط بدانیم! هنگامی که فریسیان می خواستند عیسی را سنگسار کنند ، او از آنها پرسید که من کارهای خوبی برای شما انجام دادم ، برای چه کاری می خواهید مرا سنگسار کنید؟ آنها به عیسی گفتند که این سنگسار ما به خاطر کارهای خوب تو نیست بلکه به این دلیل است که تو یک انسان عادی هستی و ادعای الهی بودن می کنی! اما "عیسی به آنها پاسخ داد ، آیا در قانون شما نوشته نشده است ، من گفتم ، شما خدایان هستید؟" (یوحنا ۱۰:۳۴). این اشاره به (مزمور ۸۲:۶) بود: "من می گویم ، شما همه خدایان هستید ، همه شما فرزندان آن متعال هستید ". عیسی گفت: "من واقعاً به شما می گویم ، هرکس به من ایمان بیاورد ، کارهایی را که من انجام داده ام انجام خواهد داد و کارهای بزرگتر از این را نیز انجام خواهند داد ، زیرا من نزد پدر می روم" (یوحنا ۱۴:۱۲). همچنین ، عیسی گفت: "تا باشد که پدر، همه آنها یکی باشند ، همانطور که تو در من هستی و من در تو هستم ، آنها نیز در ما باشند تا دنیا باور کند که تو مرا فرستاده ای (یوحنا ۱۷:۲۱ ) عیسی در مورد Ego یا ذهن انسانی و منیت و هویت انسانی ما در اینجا صحبت نمی کرد و او در مورد روح الهی موجود در ما صحبت می کرد! این روح خدا در ما همان خویشتن حقیقی ماست که در همه افراد، پشت سر منیت آنها و بسیار بزرگتر از نفس حقیر آنها وجود دارد و همان خویشتن حقیقی همه است که باعث می شود عاشق ، با گذشت بخشنده و فروتن شویم! و نماینده و نمود این کهن الگوی یکسان از خویشتن حقیقی در ناخودآگاه جمعی همه انسانهای جهان ، عیسی مسیح در زندگی فیزیکی ما است و دلیل اینکه میلیاردها انسان ، در سراسر جهان ، عیسی مسیح را دوست دارند این است که آنها می توانند به طور ناخودآگاه نمونه اولیه این کهن الگوی خویشتن حقیقی را در عیسی مسیح تشخیص دهند که شخصی است که مردم می خواهند تا در نهایت خداگونه شدن، مانند الگوی اخلاقی او در مسیح و در اتحاد با خدا باشند. از این گذشته ، هر که عشق نمیورزد ، خدا را نمی شناسد ، زیرا خدا عشق است. (اول یوحنا ۴:۸) بنابراین ما عشقی را که خدا نسبت به ما دارد میشناسیم و به آن باور داریم. خدا عشق است و کسی که عشق میورزد و در عشق ساکن است، در خدا ساکن است و خدا در او (اول یوحنا ۴:۱۶).
ثانیاً ، ایمان یا اولویت دادن به خدا / عشق به معنای کنار گذاشتن وابستگی به دنیای مادی به خاطر خدا / عشق است. عیسی می گوید: "کسانی که سعی می کنند زندگی خود را ایمن ساخته و به آن بچسبند آن را از دست می دهند ، اما کسانی که زندگی خود را از دست می دهند آن را حفظ می کنند." (لوقا 17:33). وابستگی به دنیای مادی و خود کوچک و اولویت قرار دادن روح فردی من / هویت خود، باعث ایجاد وضعیتی برای ما می شود که آن را "جهنم" می نامیم و باعث ناامیدی ، رقابت بی پایان با دیگران و درد و رنج می شود. زیرا ذهن / نفس / روح فردی باید نوکر روح الهی باشد و نه حاکم بر آن! ذهن خود را کنترل کنید ، در غیر این صورت آن بر شما حکومت خواهد کرد! وابستگی منشأ همه رنج هاست. اما ، عدم وابستگی به دنیای مادی و خود کوچک و هویت انسانی ما ، و در عوض ، قرار دادن خدا / مسیح / روح القدس در اولویت، که خویشتن حقیقی ماست و همان خویشتن حقیقی دیگران نیز هست ، باعث ایجاد وضعیتی برای ما می شود که ما آن را "بهشت" مینامیم که در این صورت ، همانطور که عیسی گفت ، می توانیم در دنیا باشیم اما نه از آن. در اینجا ذکر این نکته مهم است که هیچ قداستی در فقر وجود ندارد و عدم وابستگی این نیست که شما هیچ چیزی ندارید ، بلکه عدم وابستگی به این معنی است که هیچ چیز مالک شما نیست و نمی تواند شما را کنترل کند زیرا خدا همیشه برای شما اولویت دارد! بنابراین عدم وابستگی از خود کوچک یا ایگو و درعوض اطاعت از خدا و خدمت به دیگران در حالی که مسیح را در آنها می بینیم ، در واقع لذت حقیقی ، صلح ، خوشبختی ، قدرت و آزادی است. "یک بار توسط فریسیان از عیسی سوال شد که چه زمانی پادشاهی خدا و بهشت می آید ، و او پاسخ داد ،" پادشاهی خدا با چیزهای قابل مشاهده نمی آید. و کسی نخواهند گفت ، "ببین ، اینجاست!" یا "آنجاست!" زیرا در حقیقت ، پادشاهی خدا یا بهشت در درون شما و در بین شماست. ' (لوقا ۱۷ از ۲۰ تا ۲۱).
ثالثاً ، ایمان به معنای نترسیدن، نگران نبودن و آرام بودن است زیرا یک فرد مومن به خدای متعال اعتماد دارد که فعال است و اگر خدا اجازه ندهد ، هیچ اتفاقی نمی افتد. عیسی گفت: « ای کم ایمانان چرا میترسید؟ (مرقس ۴:۴۰). "آرام باش و بدان که من خدا هستم" (مزامیر 46:10). برای یک فرد مومن ، حتی چیزهای شیطانی در زندگی فقط آزمایش روح القدس از او است. از این گذشته ، اگر شری نبود ، چگونه می توانستیم خوبی را توصیف کنیم؟ به عبارت دیگر ، اگر انسانی نمی توانست گناه کند ، چگونه می توانستید بفهمید که او واقعاً یک فرد فاضل است؟ در آن صورت ، او حتی انسان نبود زیرا هیچ اراده و اختیار آزاد و انسانیت نداشت! بنابراین ، وقتی یک انسان مومن به خدای متعال ایمان دارد ، تمام تلاش خود را می کند تا در آزمایشات روح القدس موفق باشد. در حقیقت ، یک فرد مومن تمام تلاش خود را می کند اما بقیه کارها را به خدا واگذار می کند در حالی که هیچ وابستگی به نتیجه خاصی ندارد و همچنین ، پس از آنکه تمام تلاش خود را انجام داد ، قادر است رها کند و به خدا اعتماد کند! خداوند متعال است و خداوند فعال است! و از آنجا که مومن چنین اعتماد عمیقی به خدا دارد ، طبیعتا می تواند در نتیجه میوه ها و ثمره های روح الهی را داشته باشد و از آنها لذت ببرد: "میوه روح عشق ، شادی و لذت ، صلح و آرامش ، بردباری ، مهربانی ، سخاوت ، وفاداری ، لطافت و خویش انضباطی است. هیچ قانونی علیه چنین مواردی وجود ندارد. " (غلاطیان باب ۵ از ۲۲ تا ۲۳).
رابعاً ، ایمان به معنای توانایی دیدن خداوند به صورت متعال و بالاتر از دوگانگی و تمایز و تفاوت ها است! یعنی دیدن خدا در چیزهای کوچک و بزرگ! در چیزهای خوب و بد ، زیرا چیزهای خوب نعمت خداست و چیزهای بد آزمایش روح القدس از ما است! اما بسیاری از مردم معمولاً نمی توانند این دیدگاه متعالی را درباره ایمان داشته باشند! در حالی که عیسی مسیح بالاتر از دوگانگی است. "خدا میفرمايد: «من الف و يا هستم. من ابتدا و انتها هستم.» اين را خداوندی میفرمايد كه صاحب تمام قدرتهاست، و هست و بود و باز خواهد آمد." (مکاشفه ۱:۸). عیسی مسیح بالاتر از دوگانگی است و عیسی مسیح وحدت آلفا و امگا ، آغاز و پایان ، انسانیت کامل و در عین حال الوهیت و الهی بودن کامل است. وقتی می گوییم خداوند قادر مطلق و قادر متعال است ، این بدان معناست که خداوند برای پاک کردن شر از دنیا به هیچ وجه مشکلی ندارد. در واقع ، اگر خداوند متعال بخواهد آن کار را انجام دهد ، خداوند به هیچ کس احتیاجی نخواهد داشت. خداوند متعال است و مردم مومن واقعی به خدا ایمان دارند و در همه شرایط به خدا ایمان دارند. اما سوال این است که چرا خداوند متعال همین الان شرو شیطان را در جهان برطرف نمی کند؟ چرا خدا در حال حاضر همه افراد بیمار را شفا نمی دهد؟ در واقع ، این سوالات رایج ترین انتقادات به مسیحیت است و امروزه ما آنها را بسیار می شنویم. برخی از مردم از خدا انتقاد می کنند و می گویند اگر شیطان دشمن خداست ، پس چرا خداوند متعال او را نابود نمی کند؟ خوب ، بگذارید فرض کنیم که خداوند همه بدی ها و دردها و شیطان را از آفرینش نابود می کند ، پس آیا می توان گفت شخصی که کارهای خوب و انتخاب می کند فردی صالح ، خوب و با فضیلت است؟ قطعا نه! زیرا در آن صورت ، آن شخص چاره ای جز خوب بودن ندارد و در واقع ، آن شخص قدرت انتخاب آزادانه بین خوب و بد را ندارد. یعنی اگر خدا هم اکنون دنیا را از شر نابود کند ، مردم اراده آزاد نخواهند داشت. دیگر هیچ انسانی با اراده آزاد وجود نخواهد داشت! فقط یک شخص واقعاً خوب است که بتواند بد و شر باشد ، اما خدا و خیر را عمداً و داوطلبانه انتخاب کرده است حتی اگرانتخابی سخت تر باشد. به همین دلیل است که فرد باید کنترل نقاط ضعف و سایه درونی خود را داشته باشد. خداوند قصد دارد همه انسان ها را برای رسیدن به سعادت و نیکی آموزش دهد و به همین دلیل خداوند به ما قدرت انتخاب آزاد و اختیار و تفکر و تعقل را داده است تا مردم در عین اینکه می توانند بد باشند ، خیر و خدا را عمداً و داوطلبانه انتخاب کنند و با پیروی از تعالیم خدا و همانطور كه عیسی می گوید ، انسانهای كامل و خوبی می شوند و می فرماید: "در پیامبران نوشته شده است:" همه از خدا تعلیم داده خواهند شد. "هرکسی پدر را شنیده و از او آموخته است نزد من می آید. (یوحنا 6:45). وقتی می گوییم عیسی نه تنها الوهیت کامل بلکه انسانیت کامل نیز بود ، این بدان معناست که عیسی نیز اختیار داشت و عیسی می توانست خدا را نیز رها کند اما این کار را نکرد! حتی خود عیسی گفت: "عیسی به او گفت، "چرا مرا خوب خطاب میکنی؟ هیچ کس خوب نیست جز خدا تنها. "(لوقا 18:19) و حتی عیسی پس از تعمید گرفتن توسط یحیی تعمید دهنده توسط روح القدس آزمایش شد. خدا در حقیقت از شیطان برای تنبیه ما و آزمایش ما استفاده می کند! به عنوان مسیحیان ، این مسئولیت ما برای مقابله با سایه ، تاریکی و ضعف های خودمان است و با پیروزی در این جنگ ، چاره ای نداریم جز اینکه خدا ، مسیح و نور را در درون خود نیز ببینیم زیرا ذهن انسان ما در قطبیت و دوگانگی کار می کند! خدا در کتاب مقدس می گوید: "باشد که آنها از طلوع خورشید یا شرق و از غرب بدانند که کسی در کنار من نیست. من خداوند هستم ، و هیچ کس دیگری وجود ندارد. من نور را شکل می دهم و تاریکی را ایجاد می کنم: من صلح ایجاد می کنم و بلا و بدی و شر را ایجاد می کنم: من خداوند، همه این کارها را من انجام می دهم. "(اشعیا ۴۵ از ۶ تا ۷). در (دوم سموئیل ۲۴:۱) می خوانیم:" دوباره خشم خداوند علیه اسرائیل برافروخته شد ، و او داوود را علیه آنها تحریک كرد و گفت ، "برو ، قوم اسرائیل و یهودا را بشمار." "اما در (اول تواریخ ۲۱:۱) می خوانیم:" شیطان ایستاد در برابر اسرائیل قرار گرفت ، و داوود را برانگیخت تا مردم اسرائیل را بشمارد. " همانطور که می بینید" خشم خداوند "در دوم ساموئل همان " شیطان" در اول تواریخ است! همچنین ، این موضوع در داستان ایوب در کتاب مقدس مشخص است و خدا برای آزمایش ما از شیطان استفاده می کند! گفتگوی ایوب و خدا شگفت آور است! خدا بالاتر از قطب و دوگانگی و زمان و مکان است و خدا خودش را آنگونه نمی بیند که ما با ذهنیت قطبی و عقلانی انسان محدود خود خدا را می بینیم! وقتی موسی در کوه سینا از خدا پرسید نام تو چیست و به مردم چه باید بگویم؟ خدا پاسخ داد: "من آن هستم که هر آنچه هستم". "من آن هستم که هستم" یعنی من هر کجا که بخواهم هستم ، هر زمان که بخواهم هستم ، هر که هستم من همان هستم ، و من در واقع ، موجود جهانی و همه جا حاضر و یکتا هستم و در ناخودآگاه همه جهان هستم اما من می توانم به آن معنی و شکلی که تو فکر میکنی یا هرآنچه ذهن کوچک و محدود انسانی شما تصور می کند، تبدیل شوم تا با تو ارتباط برقرار کنم ، و خود را آنگونه برای تو آشکار کنم. بنابراین ، فقط به این دلیل که خدا یا روح القدس برای آزمایش و بیدار کردن ما از شیطان و درد استفاده می کند ، مسخره است که ذهن بگوید خدا شر است! از آنجا که خدا شر و شیطان نیست و ما از شیطان پیروی نمی کنیم و کاملاً برعکس ، ما با شر مقابله می کنیم و در جنگ درون پیروز می شویم و سعی می کنیم در آزمایشات روح القدس موفق شویم تا واقعاً نیکو و خوب باشیم در حالی که می توانیم بد باشیم و شیطانی! این است که عیسی مسیح به عنوان نمونه ای کامل و الگو برای همه ما است!
در آخر ، ایمان به معنای بخشش ، دوست داشتن بی قید و شرط و خدمت به دیگران در عین فروتنی و قضاوت نکردن آنها است! زیرا وقتی واقعاً در عشق به خداوند متعال وفادارو مومن باشید ، از دوگانگی و تمایز فراتر می روید و اگر بتوانید خدا را در همه چیز و همه ببینید ، خود را در خدا / عشق گم خواهید کرد. شما به جای قضاوت درباره دیگران ، آنها و همه را دوست دارید و از آنجا که این یکتایی مقدس ، این تمامیت را می بینید ، و وقتی خود و دیگران را در اتحاد با خدا تحت عشق خدا می بینید ، تمام کاری که می خواهید انجام دهید دوست داشتن و خدمت به دیگران برای خدمت به خداوند است! شما در این یکتایی مقدس خود را نه فرومایه و پست تر و نه برترو بالاتراز کسی دیگر خواهید دید و بنابراین ، آنها را قضاوت نمی کنید و طبیعتا فروتن می شوید! شما آنها را بی قید و شرط دوست خواهید داشت و حتی دشمنان خود را دوست خواهید داشت. به همین دلیل عیسی گفت قضاوت نکن بلکه دشمنان خود را دوست بدار و حتی برای دشمنان خود دعا کن! این ایمان است! این راه نجات و رهایی است! این راه عشق / خدا / مسیح است! و دقیقاً به همین دلیل است که عیسی نمونه کامل مقدس بودن است که مربوط به تمامیت ، الوهیت کامل و انسانیت کامل است ، و به همین دلیل عیسی گفت: 'شما خداوند خدای خود را با تمام قلب و با تمام روح خود دوست داشته باشید ، و با تمام ذهن خود. "خداوندْ خدای خود را با تمامی دل و با تمامی جان و با تمامی فکر خود محبت نما. این نخستین و بزرگترین حکم است. دوّمین حکم نیز همچون حکم نخستین است: ”همسایهات را همچون خویشتن محبت نما.“ تمامی شریعت موسی و نوشتههای پیامبران بر این دو حکم استوار است." (متی باب ۲۲ از ۳۷ تا ۴۰). یک مومن حقیقی نه به خاطر ترس از جهنم یا به خاطر امید به پاداش بهشت، بلکه به خاطر خوب بودن خدا و خود خوب بودن کار خوب و عشق است که خدا و عشق و خوبی را انتخاب میکنید و در اولویت بر همه چیز قرار میدهد.
بیشتر بخوانید:
_____________________________________________________________________________
What is faith? If we believe that we are intelligent and reasonable creatures, we cannot be the product of luck or chance, and we must be the result of an intelligent creator! "You will know them by their fruits. Are grapes gathered from thorns or figs from thistles?" (Matthew 7:16). Dr Carl Jung, the pioneer of psychoanalysis in all times, describes faith as the integration of consciousness and unconscious in a way that the Ego or human mind obeys the archetype of The Self or The True Self in all human's hearts or in the collective unconsciousness of all humans. And Dr Carl Jung says that Jesus Christ is the true manifestation of The True Self in the real world and the reason that billions of people love Christ is that they see unconsciously the person that they ultimately want to be in Christ. To put in his own words, Dr Carl Jung said: "Jesus Christ represents a totality of a divine or heavenly kind, a glorified man, Son of God."But why is it like that?
Firstly, faith means prioritising GOD/Love in all situations and we should know that faith is not something only for certain days or certain places... Faith is not only for having good life and joy but rather more for when nothing seems right and everything seems dark in life! But since faith means prioritising God/Love in all situations, a faithful man will never betray God/love for the sake of his own good or for his Ego, even if he dies because of believing in a loving God, a faithful man will not stop believing in a loving God! But why Jesus is the perfect example of a glorified man, God in human form, the most faithful man and the most accurate image of God? The reason is that Jesus was not sinful but he was tortured, crucified and dead but he never stopped believing in a Loving God and he prayed even for his enemies! Jesus did everything he taught and he conquered death and told us: "Do not be afraid!". As Jung says that faith is the integration of unconscious and conscious and it happens in a process which is called individuation and Jung says: "If God wishes to be born as a man and to unite mankind in the fellowship of the holy ghost, he suffers the terrible torment of having to bear the world in its reality. It is a crux indeed, he himself is his own cross. The world is God’s suffering and every individual human being who wishes even to approach his own wholeness knows very well that this means bearing his own cross. But the eternal promise for him who bears his own cross is the Paraclete. The God-image was not destroyed by the Fall but was only damaged and deformed and can be restored through God’s grace. The scope of the integration is suggested by the descent of Christ’s soul to hell, its work of redemption embracing even the dead. Because Christ had lived so fully and devotedly, he won through to the resurrection body. The psychological equivalent of this is the integration of collective unconscious which forms an essential part of the individuation process". If we truly love God and trust in his almightiness and his activeness, we should have always faith in God and follow the example of Jesus Christ in all situations. Jesus is not only about having joy but also about staying faithful to God in the worst situations! Ultimate selflessness! Each of us is our own best friend and worst enemy! Only the one who can let go of Ego totally like Jesus Christ can have everything like Jesus Christ! It is called sharing in the sonship of Christ! Baptism is also the same thing meaning obeying God, Christ in ourselves which is our True Self, instead of our selfishness! That is why we say, I reject the devil, renounce the deceit and corruption of evil, repent of the sins and I turn, submit and come to Christ! Any time we see someone who needs our help in our everyday life, it is the opportunity to love them and see Christ in them! Anytime we judge someone instead of loving them, we choose our selfishness instead of Christ! Jesus was the only begotten Son of God, but that does not mean you are not a son of God! God became human and made a perfect example for us through Jesus Christ and the way to share in his Sonship and showed us how to be divine and human at the same time! it is pretty unfair to say: "Jesus was different and we do not need to discipline ourselves and take ourselves seriously that much!" God took us seriously that sacrificed for us, why should not we try our best for unity with Christ? We should not make Jesus irrelevant! When Pharisees wanted to stone Jesus, he asked them I did many good things for you, for which do you want to stone me? They told Jesus that it is not because of your good deeds but because you are a human and claim to be divine! But "Jesus answered them, is it not written in your law, I have said, you are gods?" (John 10:34). It was a reference to (Psalm 82:06): "I say, ‘You are gods, children of the Most High, all of you;". Jesus said: "Very truly I tell you, whoever believes in me will do the works I have been doing, and they will do even greater things than these because I am going to the Father" (John 14:12). Also, Jesus said: “That all of them may be one, Father, just as you are in me and I am in you, may they also be in us so that the world may believe that you have sent me (John 17:21). Jesus was not talking about our Ego and he was talking about the spirit in us! It is our True Self that is the same True Self in everybody behind and far greater than our Ego which makes us loving, forgiving and humble! And the representative and manifestation of this identical archetype of True Self in the collective unconscious of all humans is Jesus Christ in our physical life and the reason that billions of people, all over the world, love Jesus Christ is that they can unconsciously recognise the archetype of “The Self” who is the person that people want to be, in Christ. After all, Whoever does not love does not know God, for God is love. (1 John 4:8) So we have known and believe the love that God has for us. God is love, and those who abide in love abide in God, and God abides in them (1 John 4:16).
Secondly, faith or prioritising God/Love means letting go of attachments to the material world for the sake of God/Love. Jesus says: "Those who try to make their life secure and cling to it will lose it, but those who lose their life will keep it." (Luke 17:33). Attachment to the material world and Ego and putting our individual soul/I/Ego/mind in priority causes a state of being for us which we call “Hell” and it will result in frustration, endless competition with others, need for other's validation, being worried about other judgments, and pain and suffering. Because mind/Ego/individual soul should be a servant of Spirit and not the ruler of it! Rule your mind, or it will rule you! Attachment is the source of all sufferings. But detachment from the material world and Ego and our human identity, and putting God/Christ/Holy Spirit, which is our True Self and it is the same as other's True Self, in priority, causes a state of being for us which we call “Heaven” which in that case, we can be in the world but not of it, as Jesus said. It is important to mention here that there is no holiness in poverty and detachment is not that you own nothing, Detachment means nothing owns you and cannot control you because God is always the priority for you! And so detachment from Ego and obeying God and serving others while we see Christ in them, is in fact true joy, peace, happiness, strength and freedom. 'Once Jesus was asked by the Pharisees when the kingdom of God was coming, and he answered, ‘The kingdom of God is not coming with things that can be observed; nor will they say, “Look, here it is!” or “There it is!” For, in fact, the kingdom of God is within and among you.' (Luke 17:20-21).
Thirdly, faith means to be not afraid and being calm because a faithful person has trust in the almighty God that is active and nothing will happen if God does not give permission to it. Jesus said: “Why are you afraid? Have you still no faith?” (Mark 4:40). "Be still, and know that I am God" (Psalm 46:10). For a faithful person, even evil things in life are just the tests of the Holy Spirit. After all, if there was no evil, how could you describe good? In other words, if a man could not sin, how could you understand that he/she is truly a virtuous person? In that case, he was not even a human because he had no free will and humanity! Therefore, when a faithful man believes in Almighty God, he tries his best to be successful in the tests of the Holy Spirit. In fact, a faithful person does his best but leaves the rest to God while he has no attachment to a certain result and also, he is able to let go and trust God after that he did his best! God is almighty and God is active! and because he has such a deep trust in God, he can naturally and consequently have and enjoy the fruits of the Spirit: "the fruit of the Spirit is love, joy, peace, patience, kindness, generosity, faithfulness, gentlenesses, and self-control. There is no law against such things." (Galatians 5:22-23). Fourthly, faith means being able to see God as Almighty and above duality and distinctions! It means seeing God in little and big things! in good and bad things because good things are the blessings of God and bad things are the tests of the Holy Spirit from us! But many people usually cannot have this transcendental view on faith! While Jesus Christ is above duality. "I am Alpha and Omega, the beginning and the ending, saith the Lord, which is, and which was, and which is to come, the Almighty." (Revelation 1:8). Jesus is above dualism and Jesus is the unity of Alpha and Omega, the beginning and the end, the full humanity, and the full divinity at the same time. When we say God is almighty and omnipresent and omnipotent, that means God does not have any problem wiping out evil from the world at all. In fact, if God almighty want to do that, God would not need anyone to do anything. God is Almighty and true faithful people believe in God and have faith in God in all situations. But the question is why God almighty does not remove evil right now? Why God does not heal all the sick people right now? In fact, these questions are the most common criticism in Christianity and we are hearing them a lot nowadays. Some people criticise God and say that if Satan is the enemy of God, then why God Almighty does not destroy him? Well, let us assume that God destroys all evils and pains and Satan from creation, then can it be said that a person who makes good deeds and choices is a righteous, good and virtuous person? Absolutely not! Because in that case, that person has no choice but to be good, and in fact, that person has no power to choose freely between good and evil. i.e. if God wipes out the world from evil now, people will not have free will. There would be no humanity with free will anymore! Only a person is really good who can be bad and evil, but has chosen God and good intentionally and voluntarily even if it is harder. This is why one must know one's weaknesses and inner shadow to control them. God intends to teach all human beings to achieve happiness and goodness, and for this reason, God has given us the power of free choice and free will so that people, while being able to be bad, choose goodness and God intentionally and voluntarily, and become truly perfect and good human beings by following God's teachings and as Jesus says: "It is written in the Prophets: ‘They will all be taught by God.’ Everyone who has heard the Father and learned from him comes to me. (John 6:45). When we say Jesus was the image of not only full divinity but also full humanity, that means Jesus had also free will and Jesus could also abandon God but he didn't! Even Jesus himself said: "Jesus said to him, ‘Why do you call me good? No one is good but God alone." (Luke 18:19) and even Jesus was tested by the Holy Spirit after getting baptised by John the baptist. God in fact uses Satan to discipline us and to test us! As Christians, It is our responsibility to confront our own shadow, darkness and weaknesses and by winning this fight within, we have no choice but to see God, Christ and light inside ourselves too because our human mind works in polarity! God says in the bible: "That they may know from the rising of the sun, and from the west, that there is none beside me. I am the Lord, and there is none else. I form the light, and create darkness: I make weal or peace and create woe or evil: I the Lord do all these things." (Isaiah 45:6-7). In (2 Samuel 24:1) we read: "Again the anger of the Lord was kindled against Israel, and he incited David against them, saying, ‘Go, count the people of Israel and Judah.’". However, in (1 Chronicle 21:1) we read: " Satan stood up against Israel, and incited David to count the people of Israel.". As you see "the anger of the Lord" in 2 Samuel is "Satan" in 1 Chronicle! Also, it is quite visible in the story of Job in the Holy Bible and God uses Satan to test us! The conversation between Job and God is amazing! God is above polarity and dualism and time and places and God does not see God the way we with our limited rational polar human mind see God! When Moses on Mount Sinai asked God what is your name and what should I tell people? God answered: "I am that I am". 'I AM THAT I AM' meaning I am wherever I am, I am whenever I am, I am whatever I am, and in fact, I am the universal INFINITE entity of super-consciousness but I can manifest to that or what your tiny, FINITE mind PERCEIVES me to be. Therefore, just because God or the Holy Spirit uses satan and pains to test and awaken us, it is ridiculous for the mind to say then God is evil! Because God is not evil and we are not following satan, and quite the opposite, we confront evil and win the fight within and try to succeed in the tests of the Holy Spirit to be truly virtuous and good while we are able to be bad and evil! This is how Jesus Christ was as an example for all of us! Lastly, faith means forgiving, unconditionally loving and serving others while being humble and not judging them! Because when you are truly faithful in almighty loving God, you would transcend duality and distinctions and if you can see God in everything and everyone, you would lose yourself in God/Love. You love everything and everyone instead of judging them and since you see this Holy Oneness, This Wholeness, and when you see yourself and others in Unity with God under God's love, then all you want to do is loving and serving others in order to serve God! You would see yourself neither inferior nor superior to anyone in this holy Oneness and therefore, you would not judge them and you become humble! You would love them unconditionally and you would even love your enemies. That's why Jesus said don't judge but love and even pray for your enemies! This is Faith! This is the way of salvation and liberation! This is the way of Love/God/Christ! And this is exactly why Jesus is the perfect example of Holiness which is about Wholeness, full divinity and full humanity at the same time, and this is why Jesus said: ‘You shall love the Lord your God with all your heart, and with all your soul, and with all your mind.’ This is the greatest and first commandment. And a second is like it: ‘You shall love your neighbour as yourself.’ On these two commandments hang all the law and the prophets.” (Matthew 22:37-40). A truly faithful man does obey God neither because of fear from hell nor because of hope for a reward, but just because of the Goodness of Love, good deed and God.
Read more:
Comments