top of page
Search

Life lessons from Jesus Christ/ درس های زندگی از عیسی مسیح

Amin Persian Blogger


این درس ها مهمترین درس هایی است که من در مسیحیت آموختم:



آزادی اعتقاد و مذهب و دین و اهمیت حقوق و کرامت انسانی:

مسیحیان به آزادی دین اعتقاد دارند اما در صورتی که آن دین یا اعتقاد اصولاً حقوق و آزادی های دیگران را نقض نکند زیرا در آن صورت این یک گناه است. مسیحیان می فهمند که ما نمی توانیم مردم را به زور به بهشت ​​بیاوریم ، زیرا این امر به سادگی غیرممکن است و ماهیت دروازه پادشاهی بهشت این است که مردم باید با اختیارخود و آزادانه وارد آن شوند. بالاخره هر چه باشد ، اگر حتی می توانستیم شخصی را به زور به بهشت ببریم ، آنجا واقعا چه نوع بهشتی خواهد بود؟ آیا آنها بهشت ​​را برای دیگران خراب نمی کنند؟ عیسی می گوید پادشاهی خدا در درون شما و در بین شما قرار دارد وقبل مشاهده نیست. خداوند به یک دلیل به ما اراده آزاد می دهد زیرا فقط یک شخص زمانی واقعاً خوب است که بتواند بد باشد ، اما خوب و خدا را داوطلبانه و عمداً انتخاب می کند. از این رو ، مسیحیان به آزادی دین اعتقاد دارند نه تنها به دلیل اخلاقی بودن آن بلکه به معنای واقعی کلمه یک آن را یک حق واقعی و خدادادی برای همه میدانند. همچنین ، کلیساها آزادی دین و اعتقاد و آزادی اراده و حقوق بشر و کرامت انسانی را از حقوق اساسی خداپسندانه و خدادادی همه انسانها می دانند. با این حال ، مسیحیان معتقدند که تعالیم عیسی مسیح بهترین در جهان است و این تعلیم که این چنین عشق و ایمانی به خدا و مسیح ، از خودگذشتگی ، و عشق بی قید و شرط به همه عالم ، حتی عشق به دشمن شما است ، تنها راه دستیابی به آن درجه بالا از سعادت و رستگاری است.



دیدن دنیا و همه آدم ها و عالم از دیدگاه مسیح یا نقطه نظر عشق به جای دیدگاه ایگو یا منیت و هویت یک انسان:

عیسی به ما آموخت که خدا را دوست داشته و دیگران را مانند خود دوست داشته باشیم. بنابراین ، مسیحیت در مورد وحدت تحت عشق خداوند است که برای ما آرامش به ارمغان می آورد ، زیرا اگر ما واقعاً دیگران را از دیدگاه مسیح ببینیم ، نمی توانیم حسادت کنیم یا به دنبال برتری یا کنترل دیگران باشیم. ما حتی به اعتبار و تایید گرفتن از دیگران احتیاج نداریم وهمچنین دیگران را قضاوت نمی کنیم و در عوض ، آنها را مانند خودمان دوست داریم ، همچنین نگران قضاوت شدن هم از سمت آنها نیستیم! ما در مسیح و عشق عزت نفس داریم و در خدا صلح و آرامش داریم! خدا پناهگاه ماست و خدا خانه ماست و ما در خدا جاودانه هستیم! اما دیدگاه ایگو یا منیت درمورد خودخواهی و جدایی از بقیه است ، درمورد تایید طلبی و اعتبارخواهی از دیگران و برتری جستن به آنها است. دیدگاه Ego یا منیت می تواند باعث رقابت و حسادت بی پایانی شود. این یک مسابقه و رقابت خسته کننده و ناامیدکننده با دیگران برای اثبات خود و همچنین یک نگرانی مدام است! نگران از دست دادن ، نگران قضاوت های دیگران ، نگران مرگ! دیدگاه Ego یا عقل انسانی در مورد دلبستگی به پول ، شهرت و دنیای مادی است که به این چیزها اجازه می دهد ما و تصمیمات ما را کنترل کنند. حتی اگر یک فرد خودخواه به پول و شهرت زیادی دست یابد ، آرام نخواهد بود زیرا اولاً هنوز در رقابت با دیگران است و ثانیا از از دست دادن آن می ترسد! در حالی که دیدگاه مسیح درباره عشق و عدم وابستگی است. لازم به ذکر است که هیچ چیز مقدسی در فقر وجود ندارد و عدم وابستگی این نیست که شما هیچ چیز ندارید ، اما جدا عدم وابستگی به این معنی است که هیچ چیز مالک شما نیست و قادر به کنترل شما نیست! دیدگاه مسیح در مورد اولویت قرار دادن خدا است. این دیدگاه مسیح در مورد از خودگذشتگی و خدمت داوطلبانه و دوست داشتن دیگران و مسئولیت پذیری است. در مورد صلح آمیز بودن و اعتماد به خداوند متعال و از خودگذشتگی است. وقتی دیگران را بخشی از خود می بینید ، از خوشبختی آنها طبیعتا خوشحال خواهید شد! این عشق است و این جاودانگی است!



اولویت عشق و بخشش بر انتقام و تلافی:

اگرچه در بسیاری از گناهان مجازات های اعدام در عهد عتیق وجود دارد ، اما عیسی در عهد جدید صریحاً این را رد می کند و به عنوان مثال ، عیسی زنی را که مرتکب زنا شده بود ، می بخشد (یوحنا بابا ۸ از ۱۰ تا ۱۱). عیسی همچنین می گوید: «شنیده اید که گفته شد ، همسایه خود را دوست داشته و از دشمن خود متنفر باشید. اما من به شما می گویم ، دشمنان خود را دوست داشته باشید و برای کسانی که شما را آزار می دهند دعا کنید. " (متی ۵ از ۴۳ تا ۴۴). این بدان معناست که مسیحیان فقط از نظر اخلاقی به ده فرمان موسی در تورات اعتقاد دارند ، اما آنها در مورد مجازات اعدام و قصاص از قانون عهد عتیق پیروی نمی کنند ، زیرا عیسی قانون را در عهد جدید انجیل کامل کرد. عیسی این قانون موسی را لغو نکرد بلکه آن را هم کامل و هم به انجام رساند زیرا با فداکاری خود با خدا عهد جدیدی بست. به همین دلیل است که می گوییم عیسی بره خدا بود! او ما را نجات داد و راه خدا و رستگاری را که راه عشق پاک و بدون هیچ چشم داشتی است ، به ما نشان داد. عیسی اولویت عشق و بخشش را بر تلافی به ما نشان داد. او تنها پسر طبیعی روح القدوس از خدا بود ، خدا به شکل انسانی بود و بهترین تعالیم را به ما داد تا ما هم بتوانیم در این پسرانگی خدا شرکت کنیم و همانطور که خود عیسی گفت ، "تا همه آنها یکی باشند ، پدر ، همانطور که تو در من هستی و من در تو هستم. آنها نیز در ما باشند تا دنیا باور کند که تو مرا فرستادی. "(یوحنا ۱۷:۲۱)



بدن مسیح ، وحدت و یگانگی تحت عشق خدا و کلیسا:

برای من ، بدن مسیح و این وحدت مسالمت آمیز و صلح طلبانه در عشق یا خدا در حالی که هم نسبت به خودتان و هم دیگران منصف و عادل هستید و آنها را مانند خود دوست دارید بسیار مهم است. لازم به ذکر است که شورای دوم واتیکان "قانون اساسی دگماتیک در مورد کلیسا یا ٬٬ نور جهان٬٬ را منتشر کرد که ماهیت گسترده و جهانی بدن عرفانی مسیح را با بیان اینکه همه افراد دنیا حداقل به طور بالقوه اعضای کلیسا هستند ، بیان کرد، زیرا مسیح آمد تا همه را نجات دهد. این یکی از دلایلی است که ما حتی باید دشمنان خود را دوست داشته باشیم و دیگران را به عنوان اعضای مختلف یا حداقل اعضای بالقوه این بدن ببینیم. کلیسای واقعی در واقع بدن مسیح است ، اما آنچه که ما در یک کلیسا می خواهیم انجام دهیم این است که نماینده این بدن عرفانی مسیح باشیم و سعی کنیم از نمونه کامل عیسی مسیح در دنیای فیزیکی نه تنها از لحاظ نظری بلکه عملی پیروی کنیم. عیسی مسیح مراسم عشای ربانی را برای تداوم قربانی شدن روی صلیب در طول اعصار تاسیس کرد و ما با شرکت در این فریضه و فداکاری که عیسی برای ما انجام داد ، در این پیمان شرکت می کنیم و همه درس هایی را که عیسی به ما آموخت به خود یادآوری می کنیم. کلیسا جامعه عملی عاشقانه مریدان عیسی مسیح است ، در زمین همانطور که در آسمان است و همانطور که عیسی گفت: " اگر به یکدیگر محبت داشته باشید با این کار همه می دانند که شاگردان من هستید." (یوحنا ۱۳:۳۵)



عشق به دشمن: دفاع شخصی در حالت ضروری مجاز است اما حمله و مجازات ممنوع است:

دفاع از خود ، فقط در صورت لزوم ، به صلح آمیزترین و معقول ترین روش معتبر ممکن ، در مسیحیت مجاز است اما انتقام یا حمله یا نفرت مجاز نیست. یک فرد فقط می تواند به اندازه لازم و ضروری نیرو به کار گیرد ، فقط برای از بین بردن تهدید و نه بیشتر! دفاع از خود نه انتقام گرفتن است و نه مجازات مجرمان. زیرا فقط عشق می تواند نفرت را از بین ببرد و گذشت بهتر از انتقام است. عشق به دشمن به معنای اجازه دادن به دشمن نیست که ما را نابود کند. بلکه عشق به دشمن به این معناست که زندگی دشمن از زندگی ما کم ارزش تر نیست و زندگی آنها به اندازه زندگی ما ارزش دارد. بعضي از آيات مربوط به دفاع از خود در مسيحيت به عنوان مثال (لوقا باب ۲۲ از ۳۶ تا ۳۸) است كه در آن عيسي از تحقق پيشگويي آگاه است و اظهاری تعجب آور مي كند كه دو شمشير "كافي است". او به آنها گفت ، "اما حالا اگر كیسه ای دارید ، آن را بردارید و اگر شمشیر ندارید ، خرقه خود را بفروشید و یکی بخرید. " یا مثال دیگر: سپس عده ای از سربازان از او پرسیدند ، "و ما چه باید بکنیم؟" وی پاسخ داد ، "پول اخاذی نکنید و مردم را به دروغ متهم نکنید - به حقوق خود قناعت کنید." (لوقا ۳:۱۴). اگر دفاع از خود در مسیحیت مجاز نبود ، مسیحیان به هیچ وجه نمی توانستند سرباز یا افسر پلیس باشند. بنی اسرائیل انتظار داشتند مسیح بیاید و جهان را با ارتشی فتح کند و پادشاهی خدا را به معنای واقعی کلمه روی زمین برقرار کند اما عیسی کاملاً کار دیگری انجام داد! عیسی میسح در عوض سخنانی جنجالی را بیان کرد و گفت: دشمن خود را دوست بدار! عیسی گفت من اینجا آمده ام تا شما را از گناهان خودتان نجات دهم! عیسی گفت كه او نیامده است كه به او خدمت كنند ، بلكه برای خدمت کردن آمده است و جان خود را به عنوان دیه بسیاری تحویل داده است! در حقیقت ، عیسی جهان را فتح کرد اما نه با شمشیر یا زور بلکه با عشق!



فروتن بودن و عزت نفس و توکل به خدا به صورت همان زمان:

عیسی مسیح در مورد ایمان صحبت می کرد ، این بدان معناست که Ego یا هویت انسانی باید از خدا اطاعت کند و این به معنای کنار گذاشتن وابستگی ها و خودخواهی ها است. بنابراین ، فروتن بودن در مسیحیت بسیار مهم است و این چیز دیگری است که من در مسیحیت آن را دوست دارم. "هنگامی که غرور می آید ، پس از آن رسوایی می آید ، اما حکمت با فروتنان است." (امثال سلیمان ۱۱:۲). زیرا وقتی احساس وحدت وجود در بدن مسیح می کنید ، دیگران را به عنوان اعضای مختلف یک بدن و بدن خودتان می بینید و همزمان احساس فروتنی ، عشق ، تعادل ، قدرت ، اعتماد به نفس و عزت نفس و جاودانگی می کنید. در این صورت ، شما می توانید مسیح و روح الهی را در افراد دیگر ، پنهان در پشت سر منیت و هویت انسانی آنها، مشاهده کنید ، و می بینید که دیگران به اندازه شما ارزشمند هستند ، آفریده های خدا ، واین موضوع شما را فروتن می کند و بنابراین باید آنها را دوست داشته باشید همانطور که خودتان را دوست دارید. شما همه اعضای مختلف یک بدن ، بدن مسیح هستید! بارها وقتی عیسی شخصی را شفا میداد به آنها گفت: "ایمان شما شما را شفا داد یا نجات داد". وقتی عیسی ما را نجات داد ، ما را از چشم خودش به شکل بدن خودش میدید و او ما را شخص دیگری به جز خودش نمی دانست! این بدن مسیح و یگانگی است که تحت محبت خداوند متعال است. از نظر Ego یا همان فکر محدود انسانی، فروتن بودن و عزت نفس با هم متناقض هستند اما در حقیقت آنها یک چیز هستند! هرچه در مسیح رشد کنیم ، فروتن تر ، کم قضاوت تر و با محبتتر میشویم! ما نمی توانیم وضعیت دیگران را کاملا مثل خودشان درک کنیم زیرا در جای آنها نیستیم. بعضی اوقات ، حتی نمی توانید جهنمی را که بعضی از مردم پشت سر گذاشته اند تصور کنید! پس بگذارید قضاوت نکنیم و عشق ورزیدن را شروع کنیم! اگر ما می خواهیم مسیح ، این اتحاد با خدا ، مسیح و روح القدوس ، این ذات مشترک همه ما را درک کنیم ، فکر می کنم لازم است درک کنیم که شما نه از هیچکس حقیرتر و نه از هیچ کسی برتر هستید.



وابستگی یا همان جهنم، عدم وابستگی یا همان بهشت:

وابستگی به دنیای مادی و خود کوچک و اولویت قرار دادن روح فردی من / هویت خود، باعث ایجاد وضعیتی برای ما می شود که آن را "جهنم" می نامیم و باعث ناامیدی ، رقابت بی پایان با دیگران و درد و رنج می شود. زیرا ذهن / نفس / روح فردی باید نوکر روح الهی باشد و نه حاکم بر آن! ذهن خود را کنترل کنید ، در غیر این صورت آن بر شما حکومت خواهد کرد! وابستگی منشأ همه رنج هاست و به همین دلیل عیسی مسیح گفت: "کسانی که سعی می کنند زندگی خود را ایمن کنند و به آن بچسبند آن را از دست می دهند ، اما کسانی که به زندگی خود وابسته نیستند آن را حفظ می کنند." (لوقا ۱۷:۳۳). بنابراین ، وابستگی منشأ همه رنج هاست. با این حال ، عدم وابستگی به دنیای مادی و خود کوچک و هویت انسانی ما ، ودر عوض ، قرار دادن خدا / مسیح / روح القدس در اولویت، که خویشتن حقیقی ماست و همان خویشتن حقیقی دیگران نیز هست ، باعث ایجاد وضعیتی برای ما می شود که ما آن را "بهشت" مینامیم که در این صورت ، همانطور که عیسی گفت ، می توانیم در دنیا باشیم اما نه از آن. در اینجا ذکر این نکته مهم است که هیچ قداستی در فقر وجود ندارد و عدم وابستگی این نیست که شما هیچ چیزی ندارید ، بلکه عدم وابستگی به این معنی است که هیچ چیز مالک شما نیست و نمی تواند شما را کنترل کند زیرا خدا همیشه برای شما اولویت دارد! بنابراین عدم وابستگی از خود کوچک یا ایگو و درعوض اطاعت از خدا و خدمت به دیگران در حالی که مسیح را در آنها می بینیم ، در واقع لذت حقیقی ، صلح ، خوشبختی ، قدرت و آزادی است. "یک بار توسط فریسیان از عیسی سوال شد که چه زمانی پادشاهی خدا و بهشت می آید ، و او پاسخ داد ،" پادشاهی خدا با چیزهای قابل مشاهده نمی آید. و کسی نخواهند گفت ، "ببین ، اینجاست!" یا "آنجاست!" زیرا در حقیقت ، پادشاهی خدا یا بهشت در درون شما و در بین شماست. ' (لوقا ۱۷ از ۲۰ تا ۲۱).



مسئولیت پذیر بودن و خدمت به دیگران برای خدمت به خدا و یافتن آرامش:

عیسی مسیح می گوید: "پسر انسان نیامده است تا خدمت شود ، بلکه تا خدمت کند و زندگی و جان خود را به عنوان دیه برای بسیاری دیگر بدهد" (متی ۲۲:۲۸) و او میگوید: "بزرگترین شما خدمتکارتین شما خواهد بود." (متی ۲۳:۱۱). ما به عنوان مسیحی اعتقاد داریم که "خدمت به دیگران" عدم وابستگی از خودخواهی است و این به معنای اولویت قرار دادن خداست که برای ما صلح و شادی به ارمغان می آورد زیرا هر کسی که به دنبال پول و راحتی در زندگی خود باشد اولویت او خود کوچکش یا ایگو او است و حتی اگر آن پول ها وراحتی ها را بدست آورد ، نمی تواند از آنها لذت ببرد یا آرامش خود را حفظ کند، زیرا او به این راحتی و پول وابسته است و بنابراین مدام نگران از دست دادن آنها است. اما هر کسی که به دیگران خدمت کند و به طور داوطلبانه با مسئولیت ها و رنج های ناگزیر زندگی روبرو شود و مسئولیت تمام جنبه های زندگی خود را بر عهده داشته باشد ، آرامش خواهد یافت زیرا او به راحتی و پول وابسته نیست و بنابراین ، او صلح طلب و آرام خواهد بود. همانطور که عیسی می گوید: "هرکس به زندگی خود وابسته باشد و به آن چسبیده باشد، آن را از دست خواهد داد و هرکسی که وارسته باشد و زندگی خود را به خاطر خدا از دست بدهد، زندگی را پیدا خواهد کرد." و همانطور که مادر ترزا گفت: "ایمان در عمل عشق ورزیدن است ، و عشق در عمل خدمت کردن است. با تبدیل این ایمان به عشقی زنده و فعال ، ما خود را با خود خداوند ، با عیسی ،و با پروردگارمان در ارتباط قرار می دهیم. "



دوست داشتن مردم به جای قضاوت کردن آنها:

پس از خواندن درباره فرافکنی سایه در روانشناسی و چگونگی وقوع آن ، وقتی در انجیل خواندم که عیسی مردم را ترغیب می کند به جای اینکه در دیگران به دنبال مشکلات خود بگردند و آنها را قضاوت کنند ، به دنبال نقص خود باشند ، من به معنای واقعی کلمه می دیدم که عیسی مسیح چگونه است تجلی کهن الگوی یونگی "خویشتن" یا "خویش حقیقی و برتر" در همه است. عیسی مسیح مظهر عشق پاک است و عیسی مسیح راه است. زیرا با محبت و بخشش دیگران به جای قضاوت در مورد آنها ، می توانیم آرامش پیدا کنیم و مهمتر از همه ، با جستجوی نقص در خود به جای دیگران ، می توانیم با سایه خود مقابله کرده و خود را رشد دهیم و در مسیح / عشق رشد کنیم. همه آنچه مردم سراسر جهان می توانند در مورد خدا احساس کنند، در عیسی مسیح تبدیل به واقعیت می شود.



عیسی تصویر انسانیت کامل و الوهیت یا الهی بودن کامل است:

مسیحیت به معنای رد کردن و کم اهمیت یا بی ارزش کردن آفرینش و خلقت نیست، بلکه دوست داشتن حقیقی و خداگونه آن است. با این حال ، در عین حال ، باید خدا را همیشه نسبت به همه چیز در اولویت قرار دهیم. عیسی به ما نشان می دهد و می آموزد که چگونه ابتدا خدا را دوست داشته و سپس بقیه دنیا را مانند خودمان دوست داشته باشیم. به همین دلیل است که عیسی بالاتر از ثنویت و دوگانگی و قطبیت است و عیسی وحدت آلفا و امگا ، آغاز و پایان ، انسانیت کامل و در عین حال الوهیت یا الهی بودن کامل است.



جایگاه و معنی شیطان و شر در مسیحیت:

وقتی می گوییم خداوند قادر مطلق و قادر متعال است ، این بدان معناست که خداوند برای پاک کردن شر از دنیا به هیچ وجه مشکلی ندارد. در واقع ، اگر خداوند متعال بخواهد آن کار را انجام دهد ، خداوند به هیچ کس احتیاجی نخواهد داشت. خداوند متعال است و مردم مومن واقعی به خدا ایمان دارند و در همه شرایط به خدا ایمان دارند. اما سوال این است که چرا خداوند متعال همین الان شرو شیطان را در جهان برطرف نمی کند؟ چرا خدا در حال حاضر همه افراد بیمار را شفا نمی دهد؟ در واقع ، این سوالات رایج ترین انتقادات به مسیحیت است و امروزه ما آنها را بسیار می شنویم. برخی از مردم از خدا انتقاد می کنند و می گویند اگر شیطان دشمن خداست ، پس چرا خداوند متعال او را نابود نمی کند؟ خوب ، بگذارید فرض کنیم که خداوند همه بدی ها و دردها و شیطان را از آفرینش نابود می کند ، پس آیا می توان گفت شخصی که کارهای خوب و انتخاب می کند فردی صالح ، خوب و با فضیلت است؟ قطعا نه! زیرا در آن صورت ، آن شخص چاره ای جز خوب بودن ندارد و در واقع ، آن شخص قدرت انتخاب آزادانه بین خوب و بد را ندارد. یعنی اگر خدا هم اکنون دنیا را از شر نابود کند ، مردم اراده آزاد نخواهند داشت. دیگر هیچ انسانی با اراده آزاد وجود نخواهد داشت! فقط یک شخص واقعاً خوب است که بتواند بد و شر باشد ، اما خدا و خیر را عمداً و داوطلبانه انتخاب کرده است حتی اگرانتخابی سخت تر باشد. به همین دلیل است که فرد باید کنترل نقاط ضعف و سایه درونی خود را داشته باشد. خداوند قصد دارد همه انسان ها را برای رسیدن به سعادت و نیکی آموزش دهد و به همین دلیل خداوند به ما قدرت انتخاب آزاد و اختیار و تفکر و تعقل را داده است تا مردم در عین اینکه می توانند بد باشند ، خیر و خدا را عمداً و داوطلبانه انتخاب کنند و با پیروی از تعالیم خدا و همانطور كه ​​عیسی می گوید ، انسانهای كامل و خوبی می شوند و می فرماید: "در پیامبران نوشته شده است:" همه از خدا تعلیم داده خواهند شد. "هرکسی پدر را شنیده و از او آموخته است نزد من می آید. (یوحنا 6:45). وقتی می گوییم عیسی نه تنها الوهیت کامل بلکه انسانیت کامل نیز بود ، این بدان معناست که عیسی نیز اختیار داشت و عیسی می توانست خدا را نیز رها کند اما این کار را نکرد! حتی خود عیسی گفت: "عیسی به او گفت، "چرا مرا خوب خطاب میکنی؟ هیچ کس خوب نیست جز خدا تنها. "(لوقا 18:19) و حتی عیسی پس از تعمید گرفتن توسط یحیی تعمید دهنده توسط روح القدس آزمایش شد. خدا در حقیقت از شیطان برای تنبیه ما و آزمایش ما استفاده می کند! به عنوان مسیحیان ، این مسئولیت ما برای مقابله با سایه ، تاریکی و ضعف های خودمان است و با پیروزی در این جنگ ، چاره ای نداریم جز اینکه خدا ، مسیح و نور را در درون خود نیز ببینیم زیرا ذهن انسان ما در قطبیت و دوگانگی کار می کند! خدا در کتاب مقدس می گوید: "باشد که آنها از طلوع خورشید یا شرق و از غرب بدانند که کسی در کنار من نیست. من خداوند هستم ، و هیچ کس دیگری وجود ندارد. من نور را شکل می دهم و تاریکی را ایجاد می کنم: من صلح ایجاد می کنم و بلا و بدی و شر را ایجاد می کنم: من خداوند، همه این کارها را من انجام می دهم. "(اشعیا ۴۵ از ۶ تا ۷). در (دوم سموئیل ۲۴:۱) می خوانیم:" دوباره خشم خداوند علیه اسرائیل برافروخته شد ، و او داوود را علیه آنها تحریک كرد و گفت ، "برو ، قوم اسرائیل و یهودا را بشمار." "اما در (اول تواریخ ۲۱:۱) می خوانیم:" شیطان ایستاد در برابر اسرائیل قرار گرفت ، و داوود را برانگیخت تا مردم اسرائیل را بشمارد. " همانطور که می بینید" خشم خداوند "در دوم ساموئل همان " شیطان" در اول تواریخ است! همچنین ، این موضوع در داستان ایوب در کتاب مقدس مشخص است و خدا برای آزمایش ما از شیطان استفاده می کند! گفتگوی ایوب و خدا شگفت آور است! خدا بالاتر از قطب و دوگانگی و زمان و مکان است و خدا خودش را آنگونه نمی بیند که ما با ذهنیت قطبی و عقلانی انسان محدود خود خدا را می بینیم! وقتی موسی در کوه سینا از خدا پرسید نام تو چیست و به مردم چه باید بگویم؟ خدا پاسخ داد: "من آن هستم که هر آنچه هستم". "من آن هستم که هستم" یعنی من هر کجا که بخواهم هستم ، هر زمان که بخواهم هستم ، هر که هستم من همان هستم ، و من در واقع ، موجود جهانی و همه جا حاضر و یکتا هستم و در ناخودآگاه همه جهان هستم اما من می توانم به آن معنی و شکلی که تو فکر میکنی یا هرآنچه ذهن کوچک و محدود انسانی شما تصور می کند، تبدیل شوم تا با تو ارتباط برقرار کنم ، و خود را آنگونه برای تو آشکار کنم. بنابراین ، فقط به این دلیل که خدا یا روح القدس برای آزمایش و بیدار کردن ما از شیطان و درد استفاده می کند ، مسخره است که ذهن بگوید خدا شر است! از آنجا که خدا شر و شیطان نیست و ما از شیطان پیروی نمی کنیم و کاملاً برعکس ، ما با شر مقابله می کنیم و در جنگ درون پیروز می شویم و سعی می کنیم در آزمایشات روح القدس موفق شویم تا واقعاً نیکو و خوب باشیم در حالی که می توانیم بد باشیم و شیطانی! این است که عیسی مسیح به عنوان نمونه ای کامل و الگو برای همه ما است!


برجستگی و اهمیت رستاخیز و قیام عیسی از مرگ در عید پاک:

رستاخیز عیسی مسیح در عید پاک برای من به عنوان یک مسیحی یک امر بسیار مهم است زیرا در رستاخیز ، خداوند نام خود را به واسطه عیسی مسیح جلال داد و عیسی ما را نجات داد. عرفان مسیحی می گوید که منشأ همه رنجها وابستگی است زیرا خود عیسی می گوید: "کسی که به دنبال زندگی خود باشد و به آن وابسته و چسبیده باشد ، آن را از دست خواهد داد اما هرکسی وارسته باشد و جان خود را برای خدا از دست بدهد ، آن را پیدا خواهد کرد." این حرف عیسی اهمیت عدم وابستگی به دنیا یا همان وارستگی از چیزهای دنیوی را برای خدا نشان می دهد! اهمیت اولویت خدای مهربان به هر چیز دیگری در زندگی! اهمیت ایمان! همچنین ، همانطور که در روانکاوی کارل یونگ توضیح دادم ، اگر ایمان واقعی به خداوند متعال داریم ، باید خود را در همه شرایط ، به ویژه در مشکلات ، و نه تنها در رفاه ، مطیع خدا کنیم! و عیسی همیشه در طول سفر زندگی خود این کار را انجام می داد و در واقع هر کاری را که می گفت و تعلیم می داد انجام می داد ، و حتی هنگام شکنجه برای دشمنش دعا می کرد و قانون خدا را نیز کامل کرد و به جا آورد زیرا عیسی گناهکار نبود ، اما شکنجه شد ، به صلیب کشیده شد ، و بر روی صلیب مرد ، اما او هرگز از ایمان به خدای مهربان دست نکشید! این برای من مسیحیت است! زیرا مسیحیت درمورد یگانگی و وحدت تحت محبت خداوند است! این حتی در مورد فرود آمدن عیسی به جهنم و در آغوش کشیدن مردگان در آنجا است، همانطور که عیسی مسیح در مصلوب شدنش انجام داد! در مورد حتی دوست داشتن دشمن! و به دلیل این کار رستگارانه ، او در روز سوم توسط روح القدس دوباره زنده شد و به آسمان عروج کرد. به همین دلیل است که رستاخیز عیسی در عید پاک مهم است! از آنجا که مسیحیت در مورد عشق و ایمان به خدای متعال در هر زمان و مکان و حتی در رنج است ومسیحیت در مورد فراتر رفتن از مرگ است و وقتی مسیح به فراتر از مرگ رفت، زنده شد ، بازگشت و به مریدان و به ما گفت : نترسید و نگران نباشید! مسیحیت در واقع داشتن ایمان به خدای متعال دوست داشتنی و نگران نبودن است ، حضور در جهان، اما نه از آن! و بنابراین یافتن پادشاهی آسمان یا بهشت در درون و میان همه ما، همانطور که عیسی گفت.



مسیحیان با سربلندی از خدا یا عشق بیشتر از انسان ها اطاعت می کنند:

من می دانم که ما در کتاب مقدس آیاتی مانند (رومیان ۱۳ از ۱ تا ۳) داریم که مربوط به تسلیم شدن در برابر مقامات است ، اما در آن آیه ، مقامات به عنوان "حاکمانی که هیچ ظلمی به کسانی که درستکار هستند نمیکنند" است اما اگر یک دیکتاتور و دولت ظالم در جایی حتی افراد صالحی را که صحیح عمل می کنند مورد آزار و اذیت و تعقیب قرار دهد و اگر چنین رژیمی دستور به گناه و نقض حقوق بشر خدادادی دهد ، در این حالت ، همانطور که رسولان پاسخ می دهند ، "ما باید بیشتر از خدا اطاعت کنیم" (اعمال رسولان باب ۵ از ۲۷ تا ۲۹). این همان ایمان است! اولویت قرار دادن خدا! در حقیقت ، خود عیسی مسیح در زمان خود از مقامات ظالم زمانش اطاعت نکرد و خدا را رها نکرد ، گرچه فریسیان و امپراتوری روم او را شکنجه و مصلوب کردند. با این حال ، دوباره ، می خواهم ضرورت عشق به دشمن را نیز در اینجا یادآوری کنم و اینکه عیسی برای دشمنان خود دعا کرد! باید بخاطر بسپاریم که هرگونه دفاع از خود در هر کجا باید همیشه به صلح آمیزترین ، محبت آمیزترین ، معتبرترین و ضروری ترین روش ممکن فقط برای رفع تهدید حیاتی باشد! مسیحیان تحت هیچ شرایطی نباید انتقام بگیرند و از کسی نفرت داشته باشند!



داشتن ایمان به خدا در هر زمان و هر مکان برای بودن در مسیح:

اگر ما واقعاً خدا را دوست داریم و به قدرت مطلق او و فعالیت و کارهای او اعتماد داریم ، باید همیشه به خدا ایمان داشته باشیم و از عیسی مسیح در همه شرایط الگو بگیریم. عیسی نه تنها داشتن شادی از خدا، بلکه وفادار ماندن به خدا حتی در بدترین شرایط است! ایثار نهایی! هر کدام از ما بهترین دوست و بدترین دشمن خود هستیم! فقط کسی که کاملاً مانند عیسی مسیح بتواند Ego و منیت انسانی خودش را رها کند، می تواند همه چیز را مانند عیسی مسیح داشته باشد! به آن می گویند شریک شدن در فرزندی مسیح! غسل تعمید نیز همان معنای اطاعت از خدا ، مسیح در خود ماست که خویشتن حقیقی ماست ، به جای اطاعت از خودخواهی ما! به همین دلیل است که می گوییم ، من شیطان را رد می کنم ، از فریب و فساد شر، شانه خالی می کنم ، از گناهان توبه می کنم و به مسیح روی می آورم ، تسلیم می شوم و به مسیح می آیم!هر زمان که می بینیم کسی در زندگی روزمره ما به کمک ما احتیاج دارد ، این فرصتی است که او را دوست داشته و مسیح را در او ببینیم! در هر زمان ما به جای اینکه شخصی را دوست داشته باشیم قضاوت کنیم ، در واقع در آن صورت خودخواهی خود را به جای مسیح انتخاب می کنیم! عیسی تنها فرزند طبیعی از روح القدوس و پسر خدا بود ، اما این بدان معنا نیست که شما فرزند خدا نیستید! خدا از طریق رح القدوس انسان شد و به واسطه عیسی مسیح، راه سهیم شدن در پسرانگی او را به ما با نمونه کاملی نشان داد و به ما نشان داد که چگونه باید همزمان هم الهی و هم انسانی باشیم! این بسیار ناعادلانه است که بگوییم: "عیسی متفاوت بود و نیازی نیست که خود را نظم دهیم و خود را جدی بگیریم!" خدا ما را جدی گرفت که عیسی برای ما فداکاری کرد، چرا ما نباید تلاش خود را برای اتحاد با مسیح انجام دهیم؟ ما نباید عیسی را بی ربط بدانیم! هنگامی که فریسیان می خواستند عیسی را سنگسار کنند ، او از آنها پرسید که من کارهای خوبی برای شما انجام دادم ، برای چه کاری می خواهید مرا سنگسار کنید؟ آنها به عیسی گفتند که این سنگسار ما به خاطر کارهای خوب تو نیست بلکه به این دلیل است که تو یک انسان عادی هستی و ادعای الهی بودن می کنی! اما "عیسی به آنها پاسخ داد ، آیا در قانون شما نوشته نشده است ، من گفتم ، شما خدایان هستید؟" (یوحنا ۱۰:۳۴). این اشاره به (مزمور ۸۲:۶) بود: "من می گویم ، شما همه خدایان هستید ، همه شما فرزندان آن متعال هستید ". عیسی گفت: "من واقعاً به شما می گویم ، هرکس به من ایمان بیاورد ، کارهایی را که من انجام داده ام انجام خواهد داد و کارهای بزرگتر از این را نیز انجام خواهند داد ، زیرا من نزد پدر می روم" (یوحنا ۱۴:۱۲). همچنین ، عیسی گفت: "تا باشد که پدر، همه آنها یکی باشند ، همانطور که تو در من هستی و من در تو هستم ، آنها نیز در ما باشند تا دنیا باور کند که تو مرا فرستاده ای (یوحنا ۱۷:۲۱ ) عیسی در مورد Ego یا ذهن انسانی و منیت و هویت انسانی ما در اینجا صحبت نمی کرد و او در مورد روح الهی موجود در ما صحبت می کرد! این روح خدا در ما همان خویشتن حقیقی ماست که در همه افراد، پشت سر منیت آنها و بسیار بزرگتر از نفس حقیر آنها وجود دارد و همان خویشتن حقیقی همه است که باعث می شود عاشق ، با گذشت بخشنده و فروتن شویم! و نماینده و نمود این کهن الگوی یکسان از خویشتن حقیقی در ناخودآگاه جمعی همه انسانهای جهان ، عیسی مسیح در زندگی فیزیکی ما است و دلیل اینکه میلیاردها انسان ، در سراسر جهان ، عیسی مسیح را دوست دارند این است که آنها می توانند به طور ناخودآگاه نمونه اولیه این کهن الگوی خویشتن حقیقی را در عیسی مسیح تشخیص دهند که شخصی است که مردم می خواهند تا در نهایت خداگونه شدن، مانند الگوی اخلاقی او در مسیح و در اتحاد با خدا باشند. از این گذشته ، هر که عشق نمیورزد ، خدا را نمی شناسد ، زیرا خدا عشق است. (اول یوحنا ۴:۸) بنابراین ما عشقی را که خدا نسبت به ما دارد میشناسیم و به آن باور داریم. خدا عشق است و کسی که عشق میورزد و در عشق ساکن است، در خدا ساکن است و خدا در او (اول یوحنا ۴:۱۶).


بیشتر بخوانید:



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ




These are the most important lessons that I learnt in Christianity:



Freedom of Belief and Religion and Human rights and dignity:

Christians believe in freedom of religion if that religion or belief does not in principle violate the rights and freedoms of others because that would be a sin. Christians understand that we cannot bring people to heaven by force, because it is simply impossible and the nature of the gate of the Kingdom of heaven is that people should enter it by their own free will. At the end of the day, if you could even bring someone to heave by force, what kind of heaven it would be? Would not they ruin heaven for others? Jesus says the kingdom of God is within and among you and does not come with observation. God gives us free will for a reason because only a person is truly good who can be bad, but chooses good and God voluntarily and intentionally. Hence, Christians believe in freedom of religion not only because it is moral but also because it is literally a true and god-giving right to everyone. Also, churches consider freedom of religion/belief and free will and human rights and human dignity as basic God-giving rights of all humans. However, Christians believe that the teachings of Jesus Christ are the best in the world and this teaching of such love and faith in God/Christ, selflessness, and unconditional love for everyone, even love for your enemy, is the only way to attain that high degree of salvation, which I completely agree with!



Seeing the world and everyone from Christ's or love's point of view instead of Ego's point of view:

Jesus taught us to love God and love others as ourselves. So, Christianity is about Unity under God's love which brings us peace because, if we truly see others from Christ's point of view, we cannot be jealous or seek superiority or seeking control over others. We would not even need other's validation and we would not judge others and instead, we love them as ourselves, also, we are not worried about being judged too! We have self-esteem in Christ and love and we are peaceful and calm in God! God is our shelter and God is our home and we are immortal in God! But Ego's point of view is about selfishness and separation, it is about seeking validation from others and superiority. Ego's point of view can cause never-ending competition and jealousy. It is about a frustrating competition to prove yourself and being worried all the time! being worried about losing, being worried about other's judgments, being worried about death! Ego's point of view is about attachment to money, fame and the material world letting them control us and our decisions. Even if an egoistical person achieves a lot of money and fame, they will not be peaceful because they are firstly still in the competition and secondly they are afraid of losing it! While Christ's point of view is about love and detachment. I should mention that there is nothing holy in poverty and detachment is not that you own nothing, but detachment means nothing owns you and cannot control you! Christ's point of view is about prioritising God. It is about selflessness and voluntarily serving and loving others and being responsible. It is about being peaceful and having trust in almighty God and being selfless. When you see others as part of yourselves, you would be happy by their happiness! that is love and this is immortality!



Priority of love and forgiveness over revenge and retaliation:

Although there are capital punishments for many sins in the old testament, Jesus in the new testament explicitly rejects this and for example, Jesus forgives the woman who had committed adultery (John 8:10-11). Jesus also says: “You have heard that it was said, love your neighbour and hate your enemy. But I tell you, love your enemies and pray for those who persecute you.” (Matthew 5:43-44). That means, that Christians believe in the Ten Commandments of Moses in the Torah just morally and only from an ethical point of view, but they do not follow the old testament regarding capital punishment and retaliation, because Jesus fulfilled the law. Jesus did not abolish the law but fulfilled it because he made a new covenant with God with his sacrifice. That is why we say that Jesus was the lamb of God! He saved us and showed us the way to God and salvation which is the way of pure Love without any expectation. Jesus showed us the priority of love and forgiveness over retaliation. He was the only begotten Son of God, God in human form and he gave us the best teachings ever so that we can take part in this Sonship of God and as Jesus himself said, " that all of them may be one, Father, just as you are in me and I am in you. May they also be in us so that the world may believe that you have sent me. " (John 17:21)



The Body of Christ, Unity and Oneness under God’s Love and the Church:

For me, the Body of Christ and this peaceful Unity in Love or God while being fair both to yourself and others and love them as yourself is very important. I should mention that The Second Vatican Council issued the “Dogmatic Constitution on the Church,” or Lumen Gentium (1964; “Light of the Nations”), which reflected the broader, universal nature of the mystical body of Christ by stating that all persons are members of the church, at least potentially, because Christ came to offer salvation to everyone. It is one of the reasons that we should even love our enemies and seeing others as different parts, or at least potential parts, of this body. The real Church is actually The Body of Christ, however, what are we trying to do in a church is to be representative of this mystical Body of Christ and trying to follow the perfect example of Jesus Christ in the physical world not only theoretically but also practically. Jesus instituted Eucharist to perpetuate the sacrifice of the cross throughout the ages and we attend Eucharist as taking part in this sacrifice that Jesus made for us, in this covenant, and we are reminding ourselves of all the lessons that Jesus taught us. Church is the practical lovely community of disciples of Jesus Christ, in earth as it is in heaven, and as Jesus said: "By this everyone will know that you are my disciples if you have love for one another." (John 13:35)



Love of the enemy: necessary Self-defence is allowed but invasion and retribution are forbidden:

Self-defence, only when it is necessary, in the most peaceful and reasonable authentic way possible, is allowed in Christianity but revenge or invade or hate is not allowed. A person can only employ as much force as required and necessary, just to remove the threat. Self-defence is neither about taking vengeance nor about punishing criminals. Because only love can eliminate hate and forgiveness is better than vengeance. Love of the enemy does not mean allowing the enemy to destroy us. Rather, love of the enemy means that the life of the enemy is no less valuable than ours, and their life is as valuable as ours. Some verses about self-defence in Christianity are for example (Luke 22:36-38), in which Jesus is aware of fulfilling prophecy and makes a surprising statement that two swords are "enough." He said to them, “But now if you have a purse, take it, and a bag; and if you don't have a sword, sell your cloak and buy one.” Or the other example: Then some soldiers asked him, “And what should we do?” He replied, “Don’t extort money and don’t accuse people falsely—be content with your pay.” (Luke 3:14). If self-defence were not allowed in Christianity, Christians could not be soldiers or police officers at all. The Israelites were expecting Messiah to come and conquer the world with an army and establish the kingdom of God literally on earth but Jesus did totally something else! He made a controversial statement by saying: "Love your enemy!" Jesus said I came here to save you from your sins! He said that he did not come to be served, but to serve, and to give his life as a ransom for many! In fact, Jesus did conquer the world but not with swords or force but with love!



Being Humble and having Self-esteem and trust in God at the same time:

Jesus Christ was talking about Faith which means that Ego must obey God and it means letting go of attachments, and selfishness. Therefore, being humble is very important in Christianity and that is another thing that I love in Christianity. “When pride comes, then comes disgrace, but with the humble is wisdom.” (Proverbs 11:2). Because when you feel Unity in the body of Christ, you see others as different parts of one body and you would feel humility, love, balance, strength, confidence, and self-esteem, and immortality at the same time. In that case, you can see Christ and the Spirit in other people too, behind their Ego, and you can see others are as valuable as you, creations of God, and it makes you humble and you should love them as you love yourself because you are all different parts of one body, the Body of Christ! Many times when Jesus healed someone told them: "your faith healed or saved you". When Jesus saved us, he saw us as his own body and not someone else! This is the body of Christ and Oneness under almighty God's love. In the eyes of the Ego, being humble and having self-esteem is contradictory but in fact, they are the same thing! As much as we grow in Christ, we became more humble and less judging and more loving! We cannot understand others' situation totally because we are not in their shoes. Sometimes, you cannot even imagine the hell that some people have been through! So let us stop judging and start loving! If we want to understand Christ, This Unity with God, Christ and The Holy Spirit, This essence of all of us, I think it is necessary to understand that you are neither inferior nor superior to anyone.



Attachment and Detachment, Hell and Heaven:

Attachment to the material world and Ego and putting our individual soul/I/Ego/mind in priority causes a state of being for us which we call “Hell” and it will result in frustration, endless competition with others, and pain and suffering. Because mind/Ego/individual soul should be a servant of Spirit and not the ruler of it! Rule your mind, or it will rule you! Attachment is the source of all sufferings and that is why Jesus Christ said: "Those who try to make their life secure and cling to it will lose it, but those who lose their life will keep it." (Luke 17:33). Therefore, attachment is the source of all sufferings. However, Detachment from the material world and Ego and our human identity, and putting God/Christ/Holy Spirit, which is our True Self and it is the same as other's True Self, in priority, causes a state of being for us which we call “Heaven” which in that case, we can be in the world but not of it, as Jesus said. It is important to mention here that there is no holiness in poverty and detachment is not that you own nothing, Detachment means nothing owns you and cannot control you because God is always the priority for you! And so detachment from Ego and obeying God and serving others while we see Christ in them, is in fact true joy, peace, happiness, strength and freedom. 'Once Jesus was asked by the Pharisees when the kingdom of God was coming, and he answered, ‘The kingdom of God is not coming with things that can be observed; nor will they say, “Look, here it is!” or “There it is!” For, in fact, the kingdom of God is within and among you.' (Luke 17:20-21).


Being Responsible and Serving Others to serve God and find peace:

Jesus Christ says: “the Son of Man did not come to be served, but to serve, and to give his life as a ransom for many.” (Matthew 20:28) and “The greatest among you will be your servant.” (Matthew 23:11). We as Christians believe that “Serving others” is the true detachment from selfishness and it means putting God in priority which brings peace and joy for us because whoever seeks money and comfort in their life as their priority, even if they get it, they cannot enjoy it or stay peaceful because they are attached to this comfort and therefore, they are worried to lose it. But whoever serves others and faces the responsibilities and sufferings of life voluntarily and be responsible for all aspects of their life, will find peace because they are not attached to comfort and money and therefore, they would be peaceful. As Jesus says: “Whoever finds their life will lose it, and whoever loses their life for my sake will find it.” And as Mother Theresa said: “Faith in action is love, and love in action is service. By transforming that faith into living acts of love, we put ourselves in contact with God Himself, with Jesus our Lord.”



Loving People instead of Judging them:

After reading about the shadow projection in psychology and how it happens, when I read in the Gospels that Jesus encourages people to look within themselves for their own flaws instead of looking for problems in others and judging them, I could literally see how Jesus Christ is the manifestation of the Jungian archetype of “The Self” or The True Self in everybody. Jesus Christ is the manifestation of pure love and Jesus is the way. Because by loving and forgiving others instead of judging them, we can find peace and most importantly, by looking for flaws in ourselves instead of others, we can confront our own shadow and develop ourselves and grow in Christ/love. Everything people all over the world could feel about God becomes a fact in Jesus Christ in reality.



Jesus is the image of full humanity and full divinity:

Christianity is not about rejecting the creation but loving it the way Jesus and God love it. However, at the same time, we should always prioritise God. Jesus shows and teaches us how to first love God and then, the rest of the world as ourselves. That is why Jesus is above dualism and Jesus is the unity of Alpha and Omega, the beginning and the end, the full humanity, and the full divinity at the same time.



The meaning and place of evil or Satan in Christianity:

When we say God is almighty and omnipresent and omnipotent, that means God does not have any problem wiping out evil from the world at all. In fact, if God almighty want to do that, God would not need anyone to do anything. God is Almighty and true faithful people believe in God and have faith in God in all situations. But the question is why God almighty does not remove evil right now? Why God does not heal all the sick people right now? In fact, these questions are the most common criticism in Christianity and we are hearing them a lot nowadays. Some people criticise God and say that if Satan is the enemy of God, then why God Almighty does not destroy him? Well, let us assume that God destroys all evils and pains and Satan from creation, then can it be said that a person who makes good deeds and choices is a righteous, good and virtuous person? Absolutely not! Because in that case, that person has no choice but to be good, and in fact, that person has no power to choose freely between good and evil. i.e. if God wipes out the world from evil now, people will not have free will. There would be no humanity with free will anymore! Only a person is really good who can be bad and evil, but has chosen God and good intentionally and voluntarily even if it is harder. This is why one must know one's weaknesses and inner shadow to control them. God intends to teach all human beings to achieve happiness and goodness, and for this reason, God has given us the power of free choice and free will so that people, while being able to be bad, choose goodness and God intentionally and voluntarily, and become truly perfect and good human beings by following God's teachings and as Jesus says: "It is written in the Prophets: ‘They will all be taught by God.’ Everyone who has heard the Father and learned from him comes to me. (John 6:45). When we say Jesus was the image of not only full divinity but also full humanity, that means Jesus had also free will and Jesus could also abandon God but he didn't! Even Jesus himself said: "Jesus said to him, ‘Why do you call me good? No one is good but God alone." (Luke 18:19) and even Jesus was tested by the Holy Spirit after getting baptised by John the baptist. God in fact uses Satan to discipline us and to test us! As Christians, It is our responsibility to confront our own shadow, darkness and weaknesses and by winning this fight within, we have no choice but to see God, Christ and light inside ourselves too because our human mind worked in polarity! God says in the bible: "That they may know from the rising of the sun, and from the west, that there is none beside me. I am the Lord, and there is none else. I form the light, and create darkness: I make weal or peace and create woe or evil: I the Lord do all these things." (Isaiah 45:6-7). In (2 Samuel 24:1) we read: "Again the anger of the Lord was kindled against Israel, and he incited David against them, saying, ‘Go, count the people of Israel and Judah.’". However, in (1 Chronicle 21:1) we read: " Satan stood up against Israel, and incited David to count the people of Israel.". As you see "the anger of the Lord" in 2 Samuel is "Satan" in 1 Chronicle! Also, it is quite visible in the story of Job in the Holy Bible and God uses Satan to test us! The conversation between Job and God is amazing! God is above polarity and dualism and time and places and God does not see God the way we with our limited rational polar human mind see God! When Moses on Mount Sinai asked God what is your name and what should I tell people? God answered: "I am that I am". 'I AM THAT I AM' meaning I am wherever I am, I am whenever I am, I am whatever I am, and in fact, I am the universal INFINITE entity of super-consciousness but I can manifest to that or what your tiny, FINITE mind PERCEIVES me to be. Therefore, just because God or the Holy Spirit uses satan and pains to test and awaken us, it is ridiculous for the mind to say then God is evil! Because God is not evil and we are not following satan, and quite the opposite, we confront evil and win the fight within and try to succeed in the tests of the Holy Spirit to be truly virtuous and good while we are able to be bad and evil! This is how Jesus Christ was as an example for all of us!



Significance and Importance of Resurrection of Jesus in Easter:

The resurrection of Jesus Christ in Easter is a very important thing for me as a Christian because in the resurrection, God glorified his name through Jesus Christ and Jesus saved us. Christian Mysticism says that the source of all sufferings is attachment because Jesus himself says: "whoever seeks his life, will lose it but whoever loses his life for me, will find it." It shows the importance of detachment from other things for God! The importance of priority of the Loving God to anything else in life! The importance of Faith! Also, as I explained in the psychoanalysis of Carl Jung, if we have true faith in God Almighty, we must make our Ego obey God in all situations, especially in difficulties, and not only in prosperity! And Jesus did it fully always throughout his journey and he in fact did whatever he said and taught, and he even prayed for his enemy while being tortured and he fulfilled the law on the cross because Jesus was not a sinner, but he was tortured, crucified, and died on the cross but he never stopped believing in a loving God! That is Christianity for me! Because Christianity is about Oneness and Unity under God's love! It is about even descending to hell and embracing the dead as Jesus Christ did in the crucifixion! About even loving the enemy! and because of this work of redemption, he resurrected on the third day by the holy spirit and ascended into heaven. That is why resurrection in Easter is important! Because Christianity is about Love and Faith in the loving God Almighty in all times and places and even in sufferings and it is about Jesus Christ going beyond death, getting resurrected, coming back, and saying to the disciples and us, Do not be afraid! Christianity is about having faith in the loving almighty God and being unworried, being in the world but not of it, and therefore finding the kingdom of heaven within and among us as Jesus said.



Christians obey God/Love with confidence rather than men:

I know that we have verses in the Bible like (Romans 13:1-3), which is about submission to authorities, but in that verse, authorities are considered as “rulers hold no terror for those who do right” but if a dictator government somewhere persecutes and prosecutes even righteous people who do right and if such regime orders to sin and breach of God-giving human rights, in that case, as the apostles answered, “We must obey God rather than men” (Acts5:27-29). It is faith! Putting God in priority! In fact, Jesus Christ himself did not obey cruel authorities at his time and did not abandon God, although Pharisees and Roman Empire tortured and crucified him. However, again, I want to remind the necessity of love for the enemy as well and the fact that Jesus prayed for his enemies! We should remember that any self-defence anywhere should be always in the most peaceful, loving, authentic and necessary way possible just to remove critical threat! Christians should not seek revenge or hate anyone under any circumstances!



Having faith in God anytime and anywhere to be in Christ:

If we truly love God and trust in his almightiness and his activeness, we should have always faith in God and follow the example of Jesus Christ in all situations. Jesus is not only about having joy but also about staying faithful to God in the worst situations! Ultimate selflessness! Each of us is our own best friend and worst enemy! Only the one who can let go of Ego totally like Jesus Christ can have everything like Jesus Christ! It is called sharing in the sonship of Christ! Baptism is also the same thing meaning obeying God, Christ in ourselves which is our True Self, instead of our selfishness! That is why we say, I reject devil, renounce the deceit and corruption of evil, repent of the sins and I turn, submit and come to Christ! Any time we see someone needs our help in our everyday life, it is the opportunity to love them and see Christ in them! Anytime we judge someone instead of loving them, we choose our selfishness instead of Christ! Jesus was the only begotten Son of God, but that does not mean you are not a son of God! God became human and made a perfect example for us through Jesus Christ and the way to share in his Sonship and showed us how to be divine and human at the same time! it is pretty unfair to say: "Jesus was different and we do not need to discipline ourselves and take ourselves seriously that much!" God took us seriously that sacrificed for us, why should not we try our best for unity with Christ? We should not make Jesus irrelevant! When Pharisees wanted to stone Jesus, he asked them I did many good things for you, for which do you want to stone me? They told Jesus that it is not because of your good deeds but because you are a human and claim to be divine! But "Jesus answered them, is it not written in your law, I have said, you are gods?" (John 10:34). It was a reference to (Psalm 82:06): "I say, ‘You are gods, children of the Most High, all of you;". Jesus said: "Very truly I tell you, whoever believes in me will do the works I have been doing, and they will do even greater things than these because I am going to the Father" (John 14:12). Also, Jesus said: “That all of them may be one, Father, just as you are in me and I am in you, may they also be in us so that the world may believe that you have sent me (John 17:21). Jesus was not talking about our Ego and he was talking about the spirit in us! It is our True Self that is the same True Self in everybody behind and far greater than our Ego which makes us loving, forgiving and humble! And the representative and manifestation of this identical archetype of True Self in the collective unconscious of all humans is Jesus Christ in our physical life and the reason that billions of people, all over the world, love Jesus Christ is that they can unconsciously recognise the archetype of “The Self” who is the person that people want to be, in Christ. After all, Whoever does not love does not know God, for God is love. (1 John 4:8) So we have known and believe the love that God has for us. God is love, and those who abide in love abide in God, and God abides in them (1 John 4:16).



Read more:









664 views0 comments

Recent Posts

See All

Comments


©2019 by ذهن روشن. Proudly created with Wix.com

bottom of page